مقابل به مِثل

 

سوختم

خاکسترم

بر تخته‌چوب ِ سه روز بی‌خبری

زیر نور مرده‌شوی ِ تلفن ِ همراه

جشنواره‌ای که در آن لوده‌گان ِ کاه‌تپان بسیارند.

تا ز کرانه آمدی

گِل ِ موها را شستی

همه‌ی نواهایت را ساز کردی

دیگر

بر شاسی‌های پیانو گریه مکن

فاصله‌ی پنجم را بگیر

هیچکس به هیچکس نزدیک نیست.